توضیح: مجموعه صوتی «بانوی مسلمان ایرانی» شامل ۹ پادکست با موضوع زن و مسئله حجاب است که توسط پایگاه پژوهشی تحلیلی راهبردی منتشر شده است. این پادکست ها حاصل پژوهشی موضوعی حول محور مسئله زن در کلام مقام معظم رهبری است.
دریافت تمام قسمت های مجموعه بصورت یکجا: دریافت
قسمت اول | حجاب: دریافت
قسمت دوم | تکریم زن مسلمان: دریافت
قسمت سوم | آزادی: دریافت
قسمت چهارم | تعظیم زن در کلام و رفتار: دریافت
قسمت پنجم | زنان متدین،پیشروان انقلاب: دریافت
قسمت ششم | التذاذ از زن،گفتمان غرب: دریافت
قسمت هفتم | هجوم به گفتمان غرب،بهترین دفاع: دریافت
قسمت هشتم | تحقیر زن،گفتمان غرب: دریافت
قسمت نهم | حجاب،ارزش حقیقی زن: دریافت
متن نوشتاری این مجموعه: به ادامه مطلب بروید.
قسمت اول | حجاب:
اسلام به خانواده اهمیت مى دهد. تمام دعواى امروزِ بلندگوها و بوق هاى تبلیغاتىِ غربى با مسلمین هم بر سرِ همین است. (بیانات در دیدار گروهى از خواهران پرستار، به مناسبت ولادت حضرت زینب (س) ۲۰/ ۰۷/ ۱۳۷۳)
شما ببینید که در مقابل «حجاب» چه حساسیتى نشان مى دهند! این حجاب اگر در جمهورى اسلامى باشد، آن را زشت مى شمارند. اگر در دانشگاه هاى کشورهاى عربى باشد، که دختران جوانِ دانشجو، با معرفت و آگاهى و با میل و اختیار خود به حجاب روى آوردهاند، حسّاسیت نشان مى دهند. اگر در بین احزاب سیاسى باشد، حسّاسیت نشان مى دهند. اگر در مدارس و حتّى دبستانهاى کشورهاى خودشان هم باشد- بااینکه زیردست خودشان است- حسّاسیت نشان مى دهند. پس، نقطه ى دعوا در اینجاست. البته در تبلیغاتشان، دائم فریاد مى زنند که حقّ زن در اسلام یا در جمهورى اسلامى، پایمال شده است. خودشان هم به این قضیه اعتقادى ندارند و مى دانند که حقّ زن در جمهورى اسلامى تضعیف نشده، بلکه تقویت شده است (بیانات در دیدار گروهى از خواهران پرستار، به مناسبت ولادت حضرت زینب (س) ۲۰/ ۰۷/ ۱۳۷۳)
مسأله ى حجاب، به معناى منزوى کردن زن نیست. اگر کسى چنین برداشتى از حجاب داشته باشد، برداشتش کاملًا غلط و انحرافى است. (سخنرانى در دیدار با گروهى از زنان پزشک سراسر کشور ۲۶/ ۱۰/ ۱۳۶۸)
مسأله ى حجاب، به معناى جلوگیرى از اختلاط و آمیزش بى قیدوشرط زن و مرد در جامعه است. این اختلاط، به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد- بخصوص به ضرر زن- است. (سخنرانى در دیدار با گروهى از زنان پزشک سراسر کشور ۲۶/ ۱۰/ ۱۳۶۸)
تبلیغ نکنند که با حفظ حجاب، با حفظ عفت، با خانه دارى و با تربیت فرزند، انسان نمى تواند کسب علم کند. ما امروز بحمد اللّه چقدر زنان دانشمند و عالم در رشته هاى مختلف در جامعه مان داریم: دانشجویان کوشا و بااستعداد و باارزش، فارغ التحصیلان سطح بالا، پزشکان ممتاز و طراز بالا. امروز در جمهورى اسلامى رشته هاى گوناگون علمى در اختیار خانم هاست؛ زن هایى که عفاف و عصمتشان را هم حفظ کردند، طهارت زنانه را هم حفظ کردند، حجاب را هم به شکل کامل حفظ کردند، به تربیت فرزند هم به شیوه ى اسلامى مى رسند، شوهردارى را نیز همانطورى که اسلام گفته است انجام مى دهند، فعالیت علمى و سیاسى هم مى کنند.(بیانات در دیدار گروهى از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا (س) و «روز زن» ۲۵/ ۰۹/ ۱۳۷۱)
حجاب، تکریم آن کسى است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است. در بیشتر کشورها- حالا من «بیشتر» که میگویم، چون همه را اطلاع ندارم- در گذشته، در قدیم، در همین اروپا تا دویست سیصد سال پیش زنهاى اعیان و اشراف حجابى روى صورتشان مىانداختند؛ در بعضى از فیلمهاى قدیمى شاید دیده باشید. یک حجاب میانداختند که چشمها به روى آنها نیفتد. این، تکریم است. در ایران باستانى زنهاى اعیان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهاى افراد پائین و طبقات پست، نه، بىحجاب هم مىآمدند؛ مانعى هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد؛ یعنى این تکریم مال همهى زنان است. این است نظر اسلام. آن وقت آنها حالا شدهاند طلبکار، ما شدهایم بدهکار! آنها بدهکارند؛ آنها باید بگویند چرا زن را مثل یک کالا وسیلهى شهوترانى قرار دادند. یک آمارى را همین دیروز براى من نقل کردند- آمار مال یک هفته قبل است- که یک سوم زنهاى دنیا از دست مردها کتک مىخورند! به نظر من اشک انسان در مىآید؛ این گریهآور است. و این بیشتر در کشورهاى صنعتى است؛ در کشورهاى فرنگى است و ناشى از همان خشونتهاى جنسى و مطالبات خشن جنسى است که مرد از زن دارد. این هوچیگرىهاى آنها در مورد زن است؛ آن وقت راجع به زن بحث مىکنند: شما حجاب را اجبارى کردید. خود آنها بىحجابى را اجبارى مىکنند، دختر دانشجو را تو دانشگاه راه نمىدهند، به خاطر اینکه روسرى دارد، آن وقت به ما مىگویند چرا شما حجاب را اجبارى کردید! این در جهت کرامت زن است، آن در جهت پردهدرى و بىاحترامى به زن است. و از این قبیل مواردى هست که اینها هوچیگرىهاى غرب است.
(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان دانشگاههاى استان یزد ۱۳/ ۱۰/ ۱۳۸۶)
قسمت دوم | تکریم زن مسلمان:
یکی از سیئات تمدن مادی، حرکتی است که در مورد زن انجام دادند. ما در این زمینه خیلی حرف داریم. گناه بزرگی که تمدن غرب در مورد جنس زن مرتکب شده است، نه به این زودی قابل پاک شدن است، نه به این زودی قابل جبران شدن است، حتّی نه بهآسانی قابل بیان کردن است. حالا اسمهای گوناگونی هم میگذارند – مثل همهی کارهایشان – جنایت میکنند، اسمش را حقوق بشرمیگذارند! ظلم میکنند، اسمش را طرفداری از ملتها میگذارند! حملهی نظامی میکنند، اسمش را دفاع میگذارند! یکی از طبایع تمدن غربی، فریب است؛ دوروئی، نفاق، دروغگوئی، تناقض در رفتار و گفتار؛ در قضیهی زن هم عیناً همین جور است. آنها متأسفانه فرهنگ رائج خودشان را در کل دنیا گسترش دادهاند. امروز در دنیا کاری کردهاند که یکی از مهمترین وظائف زن – اگر نگوئیم مهمترین وظائف – این است که جلوهگری کند، زیبائیهای خودش را در معرض التذاذ مردان قرار دهد؛ این شده خصوصیت حتمی و لازم زن! متأسفانه الان در دنیا اینجور شده. در رسمیترین مجالس – مجالس سیاسی، مجالس گوناگون – مردها باید با شلوار بلند بیایند، باید با لباس پوشیده بیایند، اما زنها هرچه برهنهتر و عریانتر بیایند، اشکالی ندارد! این عادی است؟ این طبیعی است؟ این یک حرکت بر طبق طبیعت است؟ آنها این کار را کردند. زن باید خودش را در معرض دید مرد قرار دهد، برای اینکه مایهی التذاذ مرد شود! ظلمی از این بالاتر؟ اسم این را گذاشتهاند آزادی، اسم نقطهی مقابلش را گذاشتهاند اسارت! در حالی که احتجاب زن، حجاب قرار دادن زن برای خود، تکریم زن است؛ احترام زن است؛ ایجاد حریم برای زن است. این حریم را شکستند و دارند روزبهروز هم بیشتر میشکنند؛ اسمهای گوناگون هم رویش میگذارند. اوّلین یا شاید یکی از اوّلین آثار سوئی که این مسئله گذاشت، ویران کردن خانواده بود؛ بنیان خانواده سست شد. وقتی در یک جامعهای خانواده متزلزل شد و از بین رفت، مفاسد در این جامعه نهادینه میشود (۱۱/۲/۱۳۹۲ بیانات در دیدار مداحان)
آنچه را که ما براى زن عرضه مى کنیم، چیزى است که هیچ انسان اندیشمند باانصافى نمى تواند منکر شود که «این براى زن خوب است.» ما زن را به عفت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بى حد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانى، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه براى آنکه چشم او لذت نبرد دعوت مى کنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این کرامت زن است. آنهایى که زن را تشویق مى کنند که خود را به گونه اى آرایش دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانى خودشان را ارضا کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین مى آورند و تذلیل مى کنند؟! آنها باید جواب بدهند. فرهنگ ما، فرهنگى است که انسان هاى والا و اندیشمند غرب هم آن را مى پسندند و رفتارشان همینطور است. در آنجا هم خانم هاى عفیف و سنگین و متین و زن هایى که براى خودشان ارزشى قائلند، حاضر نیستند خودشان را براى ارضاى غرایز شهوانى بیگانگان و هرزه چشمها وسیله اى قرار دهند. فرهنگ منحط غربى، از این قبیل زیاد دارد. (بیانات در دیدار گروهى از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا (س) و «روز زن» ۲۵/ ۰۹/ ۱۳۷۱)
قسمت سوم | آزادی:
اسلام، تکلیف مسلمانان را در معاشرت، در کیفیت زندگى فردى، در خورد و خوراک، در لباس پوشیدن، در درس خواندن، در روابط با حکومت، در روابط با یکدیگر و در معاملاتشان معین کرده است. ما نمىخواهیم اینها را از غربى ها یاد بگیریم و از آنها تقلید کنیم.جمهورى اسلامى، از اول این را نشان داد. (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
در غرب، ارتباط بى بندوبار زن و مرد، یک کار رایج است و عدم حجاب و واسطه و فاصله یى بین زن و مرد در معاشرتها، یک کار معمولى است. نمىگوییم که در کشورهاى غربى، همه ى مردان یا زنان فاسدند. نه، چنین ادعایى نمىکنیم، چنین تهمتى نمىزنیم؛ واقعیت هم ندارد. در میان آنان، یقیناً مردان و زنان خوب و نجیب هم هستند؛ اما آزادى جنسى در جوامع غربى حاکم است. این، در آنجا یک فرهنگ است. در فرهنگ غربى، آزادى شهوات جنسى، یک امر مباح و مجاز و بىقیدوشرط است. (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
بعضى از کشورهاى غربى، در این قسمتها خیلى هم پیش رفته اند و زندگى خودشان را به شکل هاى شرم آورى درآورده اند و البته پشیمانند. این چیزى است که متفکران و سیاستمداران و برنامه ریزان و مدیران کشورهاى غربى در آن گیر کرده اند و واقعاً برایشان مشکل درست کرده است. (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
غرب، این فرهنگ و این خصلت و خو و عادت را به تمام کشورهاى دیگر هم صادر کرد. در کشورهاى دیگر، چنین فسادى نبود. در کشورهاى اسلامى و حتّى کشورهاى غیر اسلامى شرق هم، چنین چیزى وجود نداشت؛ این را غربى ها وارد کردند. (خطبههاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
جمهورى اسلامى، در مقابل این مفاسد ایستاد و از اول اعلام کرد که به روابط بى بندوبار زن و مرد معتقد نیست؛ معتقد به وجود حجاب و روابط اسلامى میان زن و مرد است، و بر این مسئله هم پافشارى کرد. به نظر بعضی ها، این یک مسأله ى فرعى و جزیى است؛ در حالى که اشتباه مى کنند، این مسألهى بسیار مهمى است. (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
در همینجا من عرض بکنم که یکى از مهمترین علل مخالفت شدید و خصمانه ى دولتهاى غربى با جمهورى اسلامى، همین مسئله است. آنها روى این مسئله بسیار حساسند. اگر جمهورى اسلامى، در همین یک مسئله مقدارى کوتاه مى آمد و اجازه مى داد که فرهنگ بى بند وبار غربى در زمینه ى روابط ناسالم زن و مرد در جامعه تحقق پیدا بکند، بسیارى از مخالفت هایى که مجامع سیاستمدارى و غیر سیاسى غرب با جمهورى اسلامى دارند، کم می شد، یا بعضاً از بین مى رفت. (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
شما مىبینید که در همین کشور ما، یک روز بى حجابى را اجبارى کردند؛ اما احدى در دنیا اعتراض نکرد که چرا بى حجابى را اجبارى مى کنید! در کشور همسایه ى ما ترکیه، بى حجابى را اجبارى کردند و تا همین اواخر هم حتّى بعضى از دولت هاى ترکیه، همین اجبار و الزام را ادامه مى دادند که نمونه هایى در همین سال هاى اخیر دیده شد اما هیچکس در دنیا اعتراض نکرد و اعتراض نمى کند! (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
بالاتر از این، در کشورهاى اروپایى که خودشان را پیشرفته مىدانند و در ادعا و تبلیغات، مسائل حقوق بشر و آراى انسانها برایشان حایز اهمیت است یعنى فرانسه و انگلیس اجازه ندادند که چند نفر زن یا دختر مسلمان، با حجاب اسلامى رفت و آمد کنند و به مدارس بروند! اینجا اجبار و الزام را جایز مى شمارند و در آن ایراد و عیبى نمى بینند؛ اما جمهورى اسلامى به خاطر اینکه حجاب را در جامعه الزامى مى داند، همه ى این محافل، آن را مورد اعتراض قرار مى دهند! (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
اگر الزام زنان به شکلى از لباس و زىّ ایراد دارد، ایراد آن بیشتر از الزام به حجاب است؛ زیرا این به سلامت نزدیکتر است. حداقل این است که این دو، با یک نظر دیده بشود؛ اما غرب اینطورى عمل نمى کند. غرب، جمهورى اسلامى را به عنوان کشورى که در آن، لباس زنان شکل الزامى دارد، مورد انتقاد قرار مىدهد؛ اما آن دولت هایى که برهنگى و نبودن حجاب میان زن و مرد را الزامى مىکنند، آنها را مورد انتقاد قرار نمىدهد! این براى چیست؟ براى همین است که این برخلاف فرهنگ پذیرفته شده ى غرب است. اینها روى این مسئله به شدت حساسند.
(خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
در مکتب اسلام، حفاظ و حجابى بین زن و مرد وجود دارد. این به معناى آن نیست که زنان، عالم جداگانه یى غیر از عالم مردان دارند؛ نه، زنان و مردان در جامعه و در محیط کار، باهم زندگى مىکنند؛ همه جا باهم سروکار دارند؛ مشکلات اجتماعى را باهم حل مىکنند؛ جنگ را باهم اداره مىکنند و کردند؛ خانواده را باهم اداره مىکنند و فرزندان را پرورش مىدهند؛ اما آن حفاظ و حجاب در بیرون از محیط خانه و خانواده حتماً حفظ مىشود. این، آن نکته ى اصلى در الگوسازى اسلامى است. اگر این نکته رعایت نشود، همان ابتذالى که امروز غرب دچار آن است، پیش مى آید. اگر این نکته رعایت نشود، زن از پیشتازى در حرکت به سمت ارزشها که در ایران اسلامى دیده شد باز خواهد ماند. (سخنرانى در دیدار با جمع کثیرى از پرستاران، به مناسبت میلاد حضرت زینب کبرى (س) و روز پرستار ۲۲/ ۰۸/ ۱۳۷۰)
قسمت چهارم | تعظیم زن در کلام و رفتار:
زنان مى توانند تحصیلات عالیه کنند. بعضیها خیال مىکنند که دختران نباید تحصیل کنند. این، اشتباه و خطاست. دختران باید در رشته هایى که براى آنها مفید است و به آن علاقه و شوق دارند، تحصیل کنند. جامعه، به تحصیلات دختران هم نیازمند است؛ همچنان که به تحصیلات پسران نیازمند است. البته محیط تحصیل باید سالم باشد؛ هم براى پسر و هم براى دختر. دانشگاه باید براى فرزندان مردم امنیت داشته باشد؛ چه دختر و چه پسر. کوچه و خیابان باید از لحاظ ناموسى و اخلاقى امنیت داشته باشد؛ چه براى دختران و چه براى پسران؛ فرق نمىکند. در صورتى که این امنیت حاصل شود، آن وقت در محیط امن، در کوچه و بازار امن، در دانشگاه امن، در دبیرستان امن که امنیت اخلاقى و فکرى تأمین شده است- و مسئولان و پدران و مادران باید آن را تأمین کنند- دختر مسلمان، پسر مسلمان، مرد مسلمان، زن مسلمان مىتوانند فعّالیت خودشان را بکنند.براى اینکه آن اختلاطى که قبلًا گفتم، پیش نیاید و حدود اخلاقى حفظ شود، اسلام براى زن حجاب را معیّن کرده است. خودِ این حجاب، یکى از وسایل امنیت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنیت پیدا مىکند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا مىکنند. آن جایى که حجاب را از زنان دور مىکنند، آن جایى که زن را به عریانى و برهنگى نزدیک مىکنند، در درجه ى اوّل، امنیت از خود زن و در درجهى بعد، از مردان و جوانان گرفته خواهد شد. براى اینکه محیط سالم و داراى امنیت باشد؛ زن بتواند کار خود را در جامعه انجام دهد، مرد هم بتواند مسئولیت هاى خود را انجام دهد، اسلام حجاب را معیّن کرده است که این حجاب، یکى از آن احکام برجسته ى اسلام است و یکى از فوایدش همین است که گفتم. (بیانات در اجتماع زنان خوزستان ۲۰/ ۱۲/ ۱۳۷۵)
جوان دانشجوى ما انصافاً امروز بى نظیر است؛ اساتید ما هم همینجور. این همه استاد مؤمن، متدین، فعال، علاقه مند به سرنوشت دینى و اسلامىِ کشور و ملت، در کشور ما نه فقط هیچوقت وجود خارجى نداشته است، بلکه در مخیله ى کسى هم نگنجیده است؛ کمااینکه امروز هم در دنیا چنین چیزى وجود ندارد. محیط دانشگاه هاى ما یک چنین محیطى است؛ محیط دین است، محیط اسلام است. البته نه اینکه ما به این اندازه قانع باشیم؛ نه، بحث قانع بودن نیست؛ اما انسان نمىتواند عمیقاً راضى و خشنود نباشد. (بیانات دردیداراعضاى دفاترنمایندگى رهبرى دردانشگاهها ۲۰/۴/۱۳۸۹) محیط دانشگاهها بسیار مهم است. در محیط دانشگاهها، خانمهاى دانشجو و استاد باید بکوشند روحیه و فرهنگ اسلامى را ترویج کنند. اجازه ندهید به کسانى اگر خداى نکرده در دانشگاههاى کشور هستند که نسبت به حجاب اسلامى یا زنان و دانشجویان دختر مسلمان بى احترامى کنند. اجازه ندهید که اینها بتوانند افکار فاسد را منتشر کنند. محیط دانشگاه باید محیط اسلامى باشد؛ محیطى براى رشد انسان طراز اسلام؛ انسانى که الگویش فاطمه ى زهرا سلام الله علیهاست. و این، براى آینده ى کشور فوق العاده مهم است (بیانات در دیدار گروهى از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا (س) و «روز زن» ۲۵/ ۰۹/ ۱۳۷۱)
آن استادى که اگر دانشجو در آغاز صحبت، حرف خود را با «بسم الله الرّحمن الرّحیم» شروع کند، به او تشر مى زند؛ آن استادى که اگر دختر دانشجو با حجاب اسلامى و به صورت محجب در مراحل آموزش حضور پیدا کند، به او اهانت مى کند؛ این استاد مجاز نیست که در دانشگاه حضور داشته باشد. علمى که آن استاد به این دانشگاه خواهد داد، علمى نیست که در خدمت کشور و در جهت ارزشهاى مطلوب براى این ملت فداکار به کار بیاید. (سخنرانى در دیدار با فرزندان ممتاز شاهد و مدیران و معلمان نمونهى مدارس شاهد به همراه مسئولان بنیاد شهید انقلاب اسلامى، گروهى از خانواده هاى معظم شهدا و جانبازان استانهاى تهران و مازندران، مردم و مسئولان شهرهاى نور و محمودآباد، و اساتید و دانشجویان دانشگاه تربیت مدرّس ۱۳/ ۰۶/ ۱۳۷۰)
قسمت پنجم | زنان متدین،پیشروان انقلاب:
امام (رضوان الله علیه) در یک بیانی خطاب به زنها میفرمودند: اینکه شما قبول کردید روز ولادت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) روز زن باشد، این برای شما مسئولیت و تکلیف به وجود میآورد. روز شما، روز زن، روز مادر، روز فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است؛ معنای این چیست؟ این یک حرکت نمادین است؛ این کار، سمبلیک است. معنایش این است که زن باید در این صراط حرکت کند؛ عظمت و جلالت و علوّ مقام و مقدار برای زنان در این راه است؛ راهی که در آن تقوا هست، عفاف هست، دانش هست، نطق هست، ایستادگی در میدانهای گوناگونِ محتاج ایستادگی هست، تربیت فرزند هست، زندگی خانوادگی هست؛ همهی زینتها و فضیلتهای معنوی در آن هست؛ زنان باید در این جهت حرکت کنند. (۱۳۹۱/۰۲/۲۳ بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور)
خوشبختانه زنان جامعهی ما حقاً و انصافاً نه فقط در انقلاب ما، بلکه از گذشته هم همین جور بوده است؛ زنان متدین ما در میدانهای گوناگون و در همهی قضایا جزو پیشروان بودند. (۱۳۹۱/۰۲/۲۳ بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور)
قبل از شروع مبارزات تند مشروطیت، زنها در میدان بودند. در یک برههای، مبارزات مشروطیت آرام بود؛ بعد شدت پیدا کرد، که همه وارد شدند. آن وقتی که هنوز همه وارد نشده بودند و در واقع فقط یک عدهای از علما و خواص دنبال این قضایا بودند، زنها بلند شدند، یک اجتماعی تشکیل دادند، آمدند اینجا سر راه حاکم و زمامدار وقت را گرفتند، او از دست اینها فرار کرد، رفت در کاخش مخفی شد! رفتند آن طرف، فراشباشیهای دستگاه حکومت، اینها را کتک زدند. آن زمان با چادر و چاقچور وارد میدان شده بودند. اکثر قریب به همهی شماها چاقچور را ندیدهاید. چادر و چاقچور و روبند، نوع بستهی حجاب اسلامی – ایرانی بود. با آن حالت، اینها وارد این میدان شدند. حالا یک عدهای خیال میکنند زن تا وقتی که بیحجاب نباشد، بیاخلاق نباشد، نمیتواند در میدانهای گوناگونِ اجتماعی و سیاسی وارد شود. در همین انقلاب خود ما، در بعضی از نقاط کشور، زنها زودتر از مردها اجتماع راه انداختند، در خیابانها حرکت راه انداختند و مقابله کردند؛ که ما اطلاع قطعی داریم. در دوران انقلاب همین جور، در مبارزات گوناگون بعد از پیروزی انقلاب همین جور، در جنگ تحمیلی همین جور. (۱۳۹۱/۰۲/۲۳ بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور)
آن روز که زنان ایران وارد فعالیت اجتماعى شدند و کشور را با دو دست تواناى خود بلند کردند و مردان این کشور را به دنبال خودشان به میدانهاى مبارزه کشاندند، با همان چادر به میدانها آمدند. چادر چه تأثیر منفى اى دارد؟! لباس چه تأثیرى دارد در اینکه مانع شود از فعالیت یک زن یا یک مرد؟! (بیانات در دیدار وزیر، معاونین و رؤساى مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور ۲۱/ ۰۵/ ۱۳۷۱)
امروز عدد مطلق و نسبى محققین زن، اساتید زن، دانشمندان زن در رشتههاى مختلف، متفکرین و نویسندگان زن که در رشتههاى گوناگون فکر مىکنند، صاحبنظرند و قلم مىزنند، ادباى زن، شعراى زن، هنرمندان زن- قصهنویسها، شاعرها، نقاشها- بمراتب بیشتر از دورهى طاغوت است؛ یعنى آن دورهاى که به نام طرفدارى از زن، حجاب و عفاف و وجود فاصلهى بین زن و مرد را بکلى از بین برده بودند و روز به روز هم این بىبندوبارى را ترویج مىکردند؛ حتّى در مواردى از کشورهاى اروپائى هم بدتر و تندتر عمل مىکردند. امروز ما در نظام جمهورى اسلامى و زیر پوشش حجاب، زیر چادر، زیر مقنعه، این تعداد عظیم نخبهى فکرى، علمى، عملى، فعال سیاسى،صاحبنظران فرهنگى و هنرى داریم. (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار گروه کثیرى از زنان نخبه در آستانهى سالروز میلاد حضرت زهراى اطهر (سلاماللهعلیها) ۱۳/ ۰۴/ ۱۳۸۶)
از نظر غرب، علت اینکه شما نباید توى چادر باشید، نباید حجاب داشته باشید، این نیست که آزاد باشید. شما دارید مىگوئید من با حجاب هم آزادى دارم. او چیز دیگرى مورد نظرش است؛ زن را براى نوازش چشم مرد، براى بهرهورى نامشروع مرد، مىخواهند به شکل خاصى در جامعه ظاهر بشود. این، بزرگترین اهانت به زن است؛ حالا و لو با چندین لفّاف تعارفآمیز این را بپوشانند و اسمهاى دیگرى رویش بگذارند.(بیانات در دیدار جمعى از بانوان قرآنپژوه کشور ۲۸/ ۰۷/ ۱۳۸۸)
مردم ما چادر را انتخاب کردهاند. البته ما هیچوقت نگفتیم که «حتماً چادر باشد، و غیر چادر نباشد.» گفتیم که «چادر بهتر از حجابهاى دیگر است.» ولى زنان ما مىخواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست. چادر، پیش از آنکه یک حجاب اسلامى باشد، یک حجاب ایرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست. (بیانات در دیدار گروهى از خواهران پرستار، به مناسبت ولادت حضرت زینب (س) ۲۰/ ۰۷/ ۱۳۷۳)
قسمت ششم | التذاذ از زن،گفتمان غرب:
گفتمان غرب در مورد زن، یک گفتمان کاملاً حسابشدهی سیاسی است؛ یعنی آن روزی که این فکر و این گفتمان دربارهی زن، در غرب آغاز به کار کرد و شروع کرد، یک محاسبهی دقیقی پشت این وجود داشت.
این البتّه به عنوان خبر نیست که من از روی اطّلاع و با استناد به اخبار بگویم، امّا مؤیّدات واقعیای دارد که این تحلیل را تقویت میکند؛ یعنی از آغاز رنسانس در غرب و به دنبال آن حضور صنعت و پیدایش صنعت جدید در غرب، بتدریج این گفتمان غربی رشد پیدا کرد؛ و اوجش در روزگار ما است که البتّه این اوج همراه خواهد بود با انحطاط و نزول و انشاءاللّه سرافکندگی و فروپاشی این گفتمان.
گفتمان غربی در مورد زن اجزاء گوناگونی دارد، لکن دو جزء در آن برجسته است: یکی مردواره کردن زن، یعنی زن را متشبّه به مرد قرار دادن، این یک بخش مهمّ از این گفتمان است؛ یک بخش دیگر هم زن را وسیلهی راحتی برای التذاذ جنسی مرد قرار دادن، حالا التذاذ چشمی یا مراحل بدتر و بعدتر از التذاذ چشمی، این هم یک بخش دیگر از گفتمان غربی است در مورد زن.
این مسئلهی فمینیسم و این چیزهایی که امروز در دنیا رایج شده، همه در واقع فراوردههای آن گفتمان غربی است که در نهایت کار به اینجاها میرسد
البتّه در آن بخش دوّم که زن را وسیلهای برای التذاذ جنسی مرد قرار میدهد – نه التذاذ معنوی و روحی، نه التذاذ علمی؛ ممکن است دو نفر بنشینند، یکی لذّت ببرد از خوشصحبتی یکی، از معلومات کسی؛ نخیر، این مطرح نیست – برای اینکه مرد به راحتی بتواند التذاذ ببرد از مسائل جنسی زن، این مثل یک سِیلی وارد کشورهای بیدفاع و بیحفاظ اسلامی شد از طرف غرب؛ کشور ما هم همینجور. خوشبختانه انقلاب آمد، جلوی این تا یک حدود زیادی گرفته شد و بایست جلوی این سد بشود؛ این خطر بزرگی است؛ بلای عظیمی است.
مسئلهی حجاب یکی از مقدّمات این کار است، مسئلهی پوشش و لباس همینجور، مسئلهی معاشرت زن و مرد و حدود معاشرت یکی از مقدّمات این است که این بلای بزرگ که هم بلای برای زن است و هم بلای برای مرد است – و البتّه شامل تحقیر زن هم هست، بدون اینکه ملتفت بشوند – سد بشود.
امروز در دنیا عمداً به این مسئله دامن زده میشود. البتّه من اطّلاع دارم و خواندهام در نوشتجاتی، در مطبوعاتی، در کتابهایی که اندیشمندان غربی بتدریج دارند احساس ترس و احساس دهشت میکنند از این وضعیّت؛ که حق با آنها است، منتها دیر فهمیدند؛ دامن زدن به مسئلهی شهوت – که متمرکز بود روی مسئلهی زنها؛ و امروز میبینید که در دنیا بدتر از اینها دارد میشود، این مسئلهی همجنسبازی و همجنسگرایی و این ازدواجها و خانوادههای دو جنس مشابه و مانند اینها – اینها چیزهایی است که به زبان آسان میآید؛ اینها چالههای عظیم و عمیق و خطرناکی است پیش پای آن تمدّن و کسانی که آن تمدّن را دارند اداره میکنند و پیش میبرند؛ لغزشگاه عجیبی است، پدر اینها را درخواهد آورد؛ حالا این نیمهی راه است، نیمهی سراشیبی است. البتّه به نظر من قادر هم نیستند جلوی آن را بگیرند. یعنی مشکل آنها از این حرفها گذشته است.
من چند سال پیش – هفت، هشت، ده سال قبل از این تقریباً – در مطبوعات کشورهای خارجی دیدم و خواندم و شنیدم که آمریکاییها دارند دنبال میکنند که از کتابهای فلان نویسندهی مثلاً رماننویسِ خانوادهنویس – که رمانهایش اطراف خانواده است – فیلم درست کنند برای اینکه بکشانند جهت فیلمسازی و فیلمبرداری و سینما و مانند اینها را به این جهت؛ خب، یک کارهایی هم کردهاند، دارند هم میکنند؛ امّا اینها مثل یک جریانهای باریکی است در مقابل یک سیل عظیمی که خودشان به دست خودشان راه انداختند؛ و دچارشان کرده است و بعد از این بیشتر دچارشان خواهد کرد. ما البتّه نسبت به این قضیّه فعلاً یک “مصونیّهٌما”ای(۱) داریم – به خاطر همین حجاب و همین چیزهایی که وجود دارد – منتها این را نبایستی دستِکم گرفت، بایستی این را بهجّد اهمّیّت داد. در همین مباحثی که خانمها اشاره کردید که دارید کار میکنید، این مسئلهی جاذبهی جنسی و خطر جاذبهی جنسی برای زن و برای مرد و برای جامعه و برای خانواده، این را به نظر من خیلی بایستی جدّی گرفت. (بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهی حوزوی و دانشگاه ۱۳۹۲/۰۲/۲۱)
قسمت هفتم | هجوم به گفتمان غرب،بهترین دفاع:
در مورد مسئلهی اول، که جایگاه زن در زندگی و در جامعه است – با هر تعبیری که میخواهید مطرح کنید، میشود از آن اسم برد – اشکال اینجاست که یک نامعادلهای را بتدریج به وجود آوردهاند؛ یک طرف ذینفع، یک طرف مورد انتفاع؛ بشریت را اینجوری تقسیم کردهاند. طرفِ ذینفع مرد است، طرفِ مورد انتفاع عبارت است از زن.
این به طور آرام، با تدریج، با شیوههای گوناگون، با تبلیغات مختلف، در طول دهها سال – که شاید به صد سال، صد و پنجاه سال برسد، که من دقیق نمیتوانم بگویم و این مسئله قابل تحقیق است – در جوامع غربی در درجهی اول، و بعد در جوامع دیگر جا افتاده. شأن اجتماعی زن را اینجوری معرفی کردند، اینجوری تعریف کردند: زن به عنوان یک موجودی که مورد انتفاع مرد باید قرار بگیرد. لذا در فرهنگ غربی اگر زن بخواهد در جامعه نمود پیدا کند، شخصیت پیدا کند، حتماً باید از جذابیتهای جنسیِ خودش چیزی را ارائه بدهد. حتّی در مجالس رسمی، نوع پوشش زن باید جوری باشد که برای طرف ذینفع و منتفع – یعنی طرف مرد – چشمنواز باشد. به نظر من بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت، بزرگترین حقکشی که در زمینهی مسئلهی زن انجام گرفته، همین است.
در محیط اجتماعی، فرهنگی شکل بگیرد که زن به عنوان یک طرفِ مورد انتفاع، برای استفادهی یک طرفِ ذینفع مطرح شود؛ این متأسفانه امروز در فرهنگ غربی وجود دارد. دیگران هم از آنها تقلید کردند، در راهش کوشش کردند، تلاش کردند و این در دنیا جا افتاده. اگر کسی خلاف این را بگوید، علیه او جنجال میکنند. فرض کنیم اگر در یک جامعهای مسئلهی آرایش زنان و تبرّج زنان در محیطهای عمومی محکوم شود، جنجال بلند خواهد شد. اگر نقطهی مقابل آن انجام بگیرد – یعنی در یک جامعهای عریانی زنان مطرح شود – هیچ سر و صدائی در دنیا بلند نمیشود. اما وقتی پوشش زن، عدم تبرّج زن، آرایش نکردن زن در جامعه مطرح شود، دستگاههای مسلط تبلیغاتی دنیا سر بلند میکنند، جنجال میکنند؛ این نشاندهندهی این است که یک فرهنگی، یک سیاستی، یک راهبردی وجود دارد که سالهای متمادی است دنبال میشود و پایهاش این است که این جایگاه، این شأن، این موقعیت غلط و اهانتآمیز را برای زن تثبیت کنند؛ و متأسفانه کردند.
لذا شما میبینید در غرب با حجاب تدریجاً به صورت علنی دارد مخالفت میشود. عنوانی که برای این مخالفت ذکر میکنند، این است که میگویند حجاب نماد یک حرکت مذهبی است؛ ما نمیخواهیم در جوامع ما – که جوامع لائیک هستند – نمادهای مذهبی مطرح شوند. به نظر من این دروغ است؛ بحث مذهب و غیر مذهب نیست؛ بحثِ این است که سیاست راهبردیِ اساسیِ بنیانی غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است و حجاب مخالف آن است. حتّی اگر چنانچه حجاب ناشی از یک انگیزه و ایمان دینی هم نباشد، با آن مخالفت میکنند؛ مشکل اساسی این است.
این مسئله آن وقت دنبالههای خودش را، تبعات بسیار جانکاه خودش را در جوامع بشری به وجود آورده: مسئلهی سست شدن بنیان خانواده – گزارشهای تکاندهندهای که یک نمونهاش را یکی از خانمهای محترم اینجا اشاره کردند – مسئلهی آمار گریهآور و تأسفبار تجارت زنان.
امروز در دنیا طبق گزارشی که داده شده است – که این گزارش به نظرم گزارش سازمان ملل است؛ گزارش یک مرکز رسمی است – سریعالرشدترین تجارتهای دنیا، تجارت زنان و قاچاق زنان است. بدترین کشورها هم در این زمینه، چند تا کشورند؛ از جمله رژیم صهیونیستی است. زنان و دختران را با عنوان پیدا کردن کار و عنوان ازدواج و این حرفها، از کشورهای فقیر، از آمریکای لاتین، از برخی کشورهای آسیا، از برخی کشورهای فقیر اروپا جمع میکنند و میبرند آنها را در شرائط بسیار سختی تحویل مراکزی میدهند که انسان از تصور آنها و نام آنها تنش میلرزد. همهی اینها مبتنی است بر این نگاه غلط، این نامعادلهی ظالمانه در مورد جایگاه زن در جامعه.
پدیدهی کودکان نامشروع – که بالاترین آمار کودکان نامشروع هم در آمریکاست – پدیدهی زندگیهای مشترکی که بدون ازدواج انجام میگیرد؛ یعنی در حقیقت نابود کردن کانون خانواده و محیط گرم و صمیمی خانواده و برکات خانواده، محروم کردن بشر از این برکات، اینها همه ناشی از مشکل اول است؛ باید برای این، یک فکری کرد. باید جایگاه زن را تعریف کرد و در مقابل منطق هوچیگرانهی غربی بجد ایستاد.
من یک وقتی گفتم؛ از من سؤال کردند که شما در مقابل آنچه که غربیها دربارهی مسئلهی زن در کشور میگویند، چه دفاعی دارید؟ من گفتم: ما دفاع نداریم، ما هجوم داریم! ما در مسئلهی زن، از غرب طلبگاریم؛ ما مدعی غربیم؛ آنها هستند که دارند به زن ظلم میکنند، زن را تحقیر میکنند، جایگاه زن را پائین میآورند؛ به اسم آزادی، به اسم اشتغال، به اسم مسئولیت دادن، آنها را مورد فشارهای روحی، روانی، عاطفی و اهانت شخصیتی و شأنی قرار میدهند؛ آنها باید جواب بدهند. جمهوری اسلامی در این زمینه یک مسئولیتی دارد. جمهوری اسلامی در مسئلهی زن باید به طور صریح و بدون هیچ مجامله، حرف خودش را – که عمدتاً اعتراض به نگاه غربی و این نامعادلهی ظالمانهی غربی است – بگوید. با این نگاه، آن وقت مسئلهی حجاب، مسئلهی نوع ارتباط زن و مرد، همه معنا پیدا میکند. این یک مسئله است.
(۱۳۹۰/۰۳/۰۱ بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه)
قسمت هشتم | تحقیر زن،گفتمان غرب:
انقلاب ما انقلاب زینبی است. (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
از اول انقلاب، زنان یکی از برجستهترین نقشها را در این انقلاب ایفاء کردند. هم در خود حادثهی بزرگ انقلاب، هم در حادثهی بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگینتر و دردناکتر و تحملطلبتر نبود، یقیناً کمتر نبود. مادری که جوان خودش را، عزیز خودش را، دستهی گل خودش را هجده سال، بیست سال – کمتر، بیشتر – پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ میفرستد، که معلوم نیست حتّی جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟ که خوب، این جوان، با شور و هیجان جوانی، همراه با ایمان و روحیهی انقلابیگری، حرکت میکند و میرود. کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست. بعد هم که جسد او را برمیگردانند، افتخار میکند که بچهی من شهید شده. اینها چیز کمی است؟ این، حرکت زنانه، حرکت زینبگون در انقلاب ما بود.
(بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جای خود به کار ببرد،آن تیزی و بُرندگی ایمان را هم در جای خود به کار ببرد. این ترکیب ظریف فقط مال زنهاست؛ این آمیزهی ظریف لطافت و بُرندگی، مخصوص زنهاست؛ این امتیازی است که خدای متعال به زن داده است؛ (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
لذا در قرآن به عنوان نمونهی ایمان – نه نمونهی ایمان زنان، نمونهی ایمان همهی بشر؛ زن و مرد – دو زن را مثال میزند: «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»(۱) و «مریم ابنت عمران»؛(۲) یکی زن فرعون است، دومی هم حضرت مریم است. اینها اشارهها و نشانههائی است که منطق اسلام را نشان میدهد. (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
دنیای فاسد غرب خواستند بروز زن را، شخصیت زن را در روشهای غلط و انحرافی که همراه با تحقیر جنس زن است، به زور به ذهن دنیا فرو کنند: زن برای اینکه شخصیت خودش را نشان بدهد، بایستی برای مردان چشمنواز باشد. این شد شخصیت برای یک زن؟! بایستی حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوهگری کند تا مردها خوششان بیاید. (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
این تعظیم زن است یا تحقیر زن؟ این غرب مستِ دیوانهی از همه جا بیخبر، تحت تأثیر دستهای صهیونیستی، این را به عنوان تجلیل از زن عَلم کرد؛ یک عده هم باور کردند. عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هوس هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخاری برای یک زن نیست؛ این تجلیل زن نیست؛ این تحقیر زن است. (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
ببینید این چه چهارچوبهای غلط و مفتضحی است. چهارچوب آنها این است. اگر کسی در آنجا با حجاب ظاهر بشود – در دانشگاه یا در محیط کار – مجرم است! این چهارچوب است دیگر، منتها چهارچوبهای غلط و معوج، برخلاف فطرت انسان، برخلاف فهم درست انسان. (۱۳۹۰/۱۲/۱۸ بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری)
چهارچوبهای ما چهارچوبهای الهی است: ما با فساد مخالفیم، با فحشا مخالفیم، با انواع و اقسام انحرافات بشری مخالفیم، برابر آنچه که شریعت و دین به ما میآموزد. ما معتقدیم بایستی در مقابل این انحرافها ایستاد، راههای زندگی را باید از اسلام و قرآن و الهام الهی و وحی الهی گرفت. این چهارچوب ماست. این شد مردمسالاری دینی. این الگوی ماست.
(۱۳۹۰/۱۲/۱۸ بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری)
قسمت نهم | حجاب،ارزش حقیقی زن:
دنیای فاسد غرب، خواستند بروز زن را، شخصیت زن را در روشهای غلط، انحرافی ای که همرا ه با تحقیر جنس زن است به دنیا بباورانند. به زور به ذهن دنیا فرو کنند زن برای این که شخصیت خودش را نشان دهد بایستی برای مردان چشم نواز باشد؛ این شد شخصیت برای زن؟! بایستی حجاب و عفاف را بگذارد کنار، جلوه گری کند تا مردها خوششان بیاید؛ این تعظیم زن است یا تحقیر زن؟! این را به عنوان تجلیل از زن علم کرد این غرب مست دیوانه از همه جا بی خبر تحت تأثیر دستهای صهیونیستی، یک عده هم باور کردند.
عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هوس هوس رانان را به خودش جلب کند. این افتخاری برای زن نیست، این تجلیل زن نیست؛ این تحقیر زن است.
چارچوبهای علط و مفتضحی است، چارچوب آنها این است. اگر کسی با حجاب در آنجا ظاهر شود، در دانشگاه یا در محیط کار، این مجرم است. این چارچوب است دیگر منتهی چارچوبهای غلط و معوج بر خلاف فطرت انسان و بر خلاف فهم درست انسان. ما چارچوبهایمان چارجوبهای الهی است. ما با فساد مخالفیم. با فحشا مخالفیم. با انواع و اقسام انحرافات بشری مخالفیم. برابر آنچه شرع، شریعت و دین به ما می آموزد. آنها را ما معتقدییم بایستی در مقابل این انحرافات ایستاد. راههای زندگی را باید از اسلام گرفت، باید از قرآن گرفت، باید از الهام الهی گرفت، از وحی الهی بایستی گرفت. این چارچوب ما است. این شد مردم سالاری دینی. الگوی ما است.
دریافت تمام قسمت های مجموعه بصورت یکجا: دریافت
قسمت اول | حجاب: دریافت
قسمت دوم | تکریم زن مسلمان: دریافت
قسمت سوم | آزادی: دریافت
قسمت چهارم | تعظیم زن در کلام و رفتار: دریافت
قسمت پنجم | زنان متدین،پیشروان انقلاب: دریافت
قسمت ششم | التذاذ از زن،گفتمان غرب: دریافت
قسمت هفتم | هجوم به گفتمان غرب،بهترین دفاع: دریافت
قسمت هشتم | تحقیر زن،گفتمان غرب: دریافت
قسمت نهم | حجاب،ارزش حقیقی زن: دریافت
متن نوشتاری این مجموعه: به ادامه مطلب بروید.
قسمت اول | حجاب:
اسلام به خانواده اهمیت مى دهد. تمام دعواى امروزِ بلندگوها و بوق هاى تبلیغاتىِ غربى با مسلمین هم بر سرِ همین است. (بیانات در دیدار گروهى از خواهران پرستار، به مناسبت ولادت حضرت زینب (س) ۲۰/ ۰۷/ ۱۳۷۳)
شما ببینید که در مقابل «حجاب» چه حساسیتى نشان مى دهند! این حجاب اگر در جمهورى اسلامى باشد، آن را زشت مى شمارند. اگر در دانشگاه هاى کشورهاى عربى باشد، که دختران جوانِ دانشجو، با معرفت و آگاهى و با میل و اختیار خود به حجاب روى آوردهاند، حسّاسیت نشان مى دهند. اگر در بین احزاب سیاسى باشد، حسّاسیت نشان مى دهند. اگر در مدارس و حتّى دبستانهاى کشورهاى خودشان هم باشد- بااینکه زیردست خودشان است- حسّاسیت نشان مى دهند. پس، نقطه ى دعوا در اینجاست. البته در تبلیغاتشان، دائم فریاد مى زنند که حقّ زن در اسلام یا در جمهورى اسلامى، پایمال شده است. خودشان هم به این قضیه اعتقادى ندارند و مى دانند که حقّ زن در جمهورى اسلامى تضعیف نشده، بلکه تقویت شده است (بیانات در دیدار گروهى از خواهران پرستار، به مناسبت ولادت حضرت زینب (س) ۲۰/ ۰۷/ ۱۳۷۳)
مسأله ى حجاب، به معناى منزوى کردن زن نیست. اگر کسى چنین برداشتى از حجاب داشته باشد، برداشتش کاملًا غلط و انحرافى است. (سخنرانى در دیدار با گروهى از زنان پزشک سراسر کشور ۲۶/ ۱۰/ ۱۳۶۸)
مسأله ى حجاب، به معناى جلوگیرى از اختلاط و آمیزش بى قیدوشرط زن و مرد در جامعه است. این اختلاط، به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد- بخصوص به ضرر زن- است. (سخنرانى در دیدار با گروهى از زنان پزشک سراسر کشور ۲۶/ ۱۰/ ۱۳۶۸)
تبلیغ نکنند که با حفظ حجاب، با حفظ عفت، با خانه دارى و با تربیت فرزند، انسان نمى تواند کسب علم کند. ما امروز بحمد اللّه چقدر زنان دانشمند و عالم در رشته هاى مختلف در جامعه مان داریم: دانشجویان کوشا و بااستعداد و باارزش، فارغ التحصیلان سطح بالا، پزشکان ممتاز و طراز بالا. امروز در جمهورى اسلامى رشته هاى گوناگون علمى در اختیار خانم هاست؛ زن هایى که عفاف و عصمتشان را هم حفظ کردند، طهارت زنانه را هم حفظ کردند، حجاب را هم به شکل کامل حفظ کردند، به تربیت فرزند هم به شیوه ى اسلامى مى رسند، شوهردارى را نیز همانطورى که اسلام گفته است انجام مى دهند، فعالیت علمى و سیاسى هم مى کنند.(بیانات در دیدار گروهى از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا (س) و «روز زن» ۲۵/ ۰۹/ ۱۳۷۱)
حجاب، تکریم آن کسى است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است. در بیشتر کشورها- حالا من «بیشتر» که میگویم، چون همه را اطلاع ندارم- در گذشته، در قدیم، در همین اروپا تا دویست سیصد سال پیش زنهاى اعیان و اشراف حجابى روى صورتشان مىانداختند؛ در بعضى از فیلمهاى قدیمى شاید دیده باشید. یک حجاب میانداختند که چشمها به روى آنها نیفتد. این، تکریم است. در ایران باستانى زنهاى اعیان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهاى افراد پائین و طبقات پست، نه، بىحجاب هم مىآمدند؛ مانعى هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد؛ یعنى این تکریم مال همهى زنان است. این است نظر اسلام. آن وقت آنها حالا شدهاند طلبکار، ما شدهایم بدهکار! آنها بدهکارند؛ آنها باید بگویند چرا زن را مثل یک کالا وسیلهى شهوترانى قرار دادند. یک آمارى را همین دیروز براى من نقل کردند- آمار مال یک هفته قبل است- که یک سوم زنهاى دنیا از دست مردها کتک مىخورند! به نظر من اشک انسان در مىآید؛ این گریهآور است. و این بیشتر در کشورهاى صنعتى است؛ در کشورهاى فرنگى است و ناشى از همان خشونتهاى جنسى و مطالبات خشن جنسى است که مرد از زن دارد. این هوچیگرىهاى آنها در مورد زن است؛ آن وقت راجع به زن بحث مىکنند: شما حجاب را اجبارى کردید. خود آنها بىحجابى را اجبارى مىکنند، دختر دانشجو را تو دانشگاه راه نمىدهند، به خاطر اینکه روسرى دارد، آن وقت به ما مىگویند چرا شما حجاب را اجبارى کردید! این در جهت کرامت زن است، آن در جهت پردهدرى و بىاحترامى به زن است. و از این قبیل مواردى هست که اینها هوچیگرىهاى غرب است.
(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان دانشگاههاى استان یزد ۱۳/ ۱۰/ ۱۳۸۶)
قسمت دوم | تکریم زن مسلمان:
یکی از سیئات تمدن مادی، حرکتی است که در مورد زن انجام دادند. ما در این زمینه خیلی حرف داریم. گناه بزرگی که تمدن غرب در مورد جنس زن مرتکب شده است، نه به این زودی قابل پاک شدن است، نه به این زودی قابل جبران شدن است، حتّی نه بهآسانی قابل بیان کردن است. حالا اسمهای گوناگونی هم میگذارند – مثل همهی کارهایشان – جنایت میکنند، اسمش را حقوق بشرمیگذارند! ظلم میکنند، اسمش را طرفداری از ملتها میگذارند! حملهی نظامی میکنند، اسمش را دفاع میگذارند! یکی از طبایع تمدن غربی، فریب است؛ دوروئی، نفاق، دروغگوئی، تناقض در رفتار و گفتار؛ در قضیهی زن هم عیناً همین جور است. آنها متأسفانه فرهنگ رائج خودشان را در کل دنیا گسترش دادهاند. امروز در دنیا کاری کردهاند که یکی از مهمترین وظائف زن – اگر نگوئیم مهمترین وظائف – این است که جلوهگری کند، زیبائیهای خودش را در معرض التذاذ مردان قرار دهد؛ این شده خصوصیت حتمی و لازم زن! متأسفانه الان در دنیا اینجور شده. در رسمیترین مجالس – مجالس سیاسی، مجالس گوناگون – مردها باید با شلوار بلند بیایند، باید با لباس پوشیده بیایند، اما زنها هرچه برهنهتر و عریانتر بیایند، اشکالی ندارد! این عادی است؟ این طبیعی است؟ این یک حرکت بر طبق طبیعت است؟ آنها این کار را کردند. زن باید خودش را در معرض دید مرد قرار دهد، برای اینکه مایهی التذاذ مرد شود! ظلمی از این بالاتر؟ اسم این را گذاشتهاند آزادی، اسم نقطهی مقابلش را گذاشتهاند اسارت! در حالی که احتجاب زن، حجاب قرار دادن زن برای خود، تکریم زن است؛ احترام زن است؛ ایجاد حریم برای زن است. این حریم را شکستند و دارند روزبهروز هم بیشتر میشکنند؛ اسمهای گوناگون هم رویش میگذارند. اوّلین یا شاید یکی از اوّلین آثار سوئی که این مسئله گذاشت، ویران کردن خانواده بود؛ بنیان خانواده سست شد. وقتی در یک جامعهای خانواده متزلزل شد و از بین رفت، مفاسد در این جامعه نهادینه میشود (۱۱/۲/۱۳۹۲ بیانات در دیدار مداحان)
آنچه را که ما براى زن عرضه مى کنیم، چیزى است که هیچ انسان اندیشمند باانصافى نمى تواند منکر شود که «این براى زن خوب است.» ما زن را به عفت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بى حد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانى، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه براى آنکه چشم او لذت نبرد دعوت مى کنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این کرامت زن است. آنهایى که زن را تشویق مى کنند که خود را به گونه اى آرایش دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانى خودشان را ارضا کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین مى آورند و تذلیل مى کنند؟! آنها باید جواب بدهند. فرهنگ ما، فرهنگى است که انسان هاى والا و اندیشمند غرب هم آن را مى پسندند و رفتارشان همینطور است. در آنجا هم خانم هاى عفیف و سنگین و متین و زن هایى که براى خودشان ارزشى قائلند، حاضر نیستند خودشان را براى ارضاى غرایز شهوانى بیگانگان و هرزه چشمها وسیله اى قرار دهند. فرهنگ منحط غربى، از این قبیل زیاد دارد. (بیانات در دیدار گروهى از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا (س) و «روز زن» ۲۵/ ۰۹/ ۱۳۷۱)
قسمت سوم | آزادی:
اسلام، تکلیف مسلمانان را در معاشرت، در کیفیت زندگى فردى، در خورد و خوراک، در لباس پوشیدن، در درس خواندن، در روابط با حکومت، در روابط با یکدیگر و در معاملاتشان معین کرده است. ما نمىخواهیم اینها را از غربى ها یاد بگیریم و از آنها تقلید کنیم.جمهورى اسلامى، از اول این را نشان داد. (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
در غرب، ارتباط بى بندوبار زن و مرد، یک کار رایج است و عدم حجاب و واسطه و فاصله یى بین زن و مرد در معاشرتها، یک کار معمولى است. نمىگوییم که در کشورهاى غربى، همه ى مردان یا زنان فاسدند. نه، چنین ادعایى نمىکنیم، چنین تهمتى نمىزنیم؛ واقعیت هم ندارد. در میان آنان، یقیناً مردان و زنان خوب و نجیب هم هستند؛ اما آزادى جنسى در جوامع غربى حاکم است. این، در آنجا یک فرهنگ است. در فرهنگ غربى، آزادى شهوات جنسى، یک امر مباح و مجاز و بىقیدوشرط است. (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
بعضى از کشورهاى غربى، در این قسمتها خیلى هم پیش رفته اند و زندگى خودشان را به شکل هاى شرم آورى درآورده اند و البته پشیمانند. این چیزى است که متفکران و سیاستمداران و برنامه ریزان و مدیران کشورهاى غربى در آن گیر کرده اند و واقعاً برایشان مشکل درست کرده است. (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
غرب، این فرهنگ و این خصلت و خو و عادت را به تمام کشورهاى دیگر هم صادر کرد. در کشورهاى دیگر، چنین فسادى نبود. در کشورهاى اسلامى و حتّى کشورهاى غیر اسلامى شرق هم، چنین چیزى وجود نداشت؛ این را غربى ها وارد کردند. (خطبههاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
جمهورى اسلامى، در مقابل این مفاسد ایستاد و از اول اعلام کرد که به روابط بى بندوبار زن و مرد معتقد نیست؛ معتقد به وجود حجاب و روابط اسلامى میان زن و مرد است، و بر این مسئله هم پافشارى کرد. به نظر بعضی ها، این یک مسأله ى فرعى و جزیى است؛ در حالى که اشتباه مى کنند، این مسألهى بسیار مهمى است. (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
در همینجا من عرض بکنم که یکى از مهمترین علل مخالفت شدید و خصمانه ى دولتهاى غربى با جمهورى اسلامى، همین مسئله است. آنها روى این مسئله بسیار حساسند. اگر جمهورى اسلامى، در همین یک مسئله مقدارى کوتاه مى آمد و اجازه مى داد که فرهنگ بى بند وبار غربى در زمینه ى روابط ناسالم زن و مرد در جامعه تحقق پیدا بکند، بسیارى از مخالفت هایى که مجامع سیاستمدارى و غیر سیاسى غرب با جمهورى اسلامى دارند، کم می شد، یا بعضاً از بین مى رفت. (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
شما مىبینید که در همین کشور ما، یک روز بى حجابى را اجبارى کردند؛ اما احدى در دنیا اعتراض نکرد که چرا بى حجابى را اجبارى مى کنید! در کشور همسایه ى ما ترکیه، بى حجابى را اجبارى کردند و تا همین اواخر هم حتّى بعضى از دولت هاى ترکیه، همین اجبار و الزام را ادامه مى دادند که نمونه هایى در همین سال هاى اخیر دیده شد اما هیچکس در دنیا اعتراض نکرد و اعتراض نمى کند! (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
بالاتر از این، در کشورهاى اروپایى که خودشان را پیشرفته مىدانند و در ادعا و تبلیغات، مسائل حقوق بشر و آراى انسانها برایشان حایز اهمیت است یعنى فرانسه و انگلیس اجازه ندادند که چند نفر زن یا دختر مسلمان، با حجاب اسلامى رفت و آمد کنند و به مدارس بروند! اینجا اجبار و الزام را جایز مى شمارند و در آن ایراد و عیبى نمى بینند؛ اما جمهورى اسلامى به خاطر اینکه حجاب را در جامعه الزامى مى داند، همه ى این محافل، آن را مورد اعتراض قرار مى دهند! (خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
اگر الزام زنان به شکلى از لباس و زىّ ایراد دارد، ایراد آن بیشتر از الزام به حجاب است؛ زیرا این به سلامت نزدیکتر است. حداقل این است که این دو، با یک نظر دیده بشود؛ اما غرب اینطورى عمل نمى کند. غرب، جمهورى اسلامى را به عنوان کشورى که در آن، لباس زنان شکل الزامى دارد، مورد انتقاد قرار مىدهد؛ اما آن دولت هایى که برهنگى و نبودن حجاب میان زن و مرد را الزامى مىکنند، آنها را مورد انتقاد قرار نمىدهد! این براى چیست؟ براى همین است که این برخلاف فرهنگ پذیرفته شده ى غرب است. اینها روى این مسئله به شدت حساسند.
(خطبه هاى نماز جمعهى تهران ۱۰/ ۰۱/ ۱۳۶۹)
در مکتب اسلام، حفاظ و حجابى بین زن و مرد وجود دارد. این به معناى آن نیست که زنان، عالم جداگانه یى غیر از عالم مردان دارند؛ نه، زنان و مردان در جامعه و در محیط کار، باهم زندگى مىکنند؛ همه جا باهم سروکار دارند؛ مشکلات اجتماعى را باهم حل مىکنند؛ جنگ را باهم اداره مىکنند و کردند؛ خانواده را باهم اداره مىکنند و فرزندان را پرورش مىدهند؛ اما آن حفاظ و حجاب در بیرون از محیط خانه و خانواده حتماً حفظ مىشود. این، آن نکته ى اصلى در الگوسازى اسلامى است. اگر این نکته رعایت نشود، همان ابتذالى که امروز غرب دچار آن است، پیش مى آید. اگر این نکته رعایت نشود، زن از پیشتازى در حرکت به سمت ارزشها که در ایران اسلامى دیده شد باز خواهد ماند. (سخنرانى در دیدار با جمع کثیرى از پرستاران، به مناسبت میلاد حضرت زینب کبرى (س) و روز پرستار ۲۲/ ۰۸/ ۱۳۷۰)
قسمت چهارم | تعظیم زن در کلام و رفتار:
زنان مى توانند تحصیلات عالیه کنند. بعضیها خیال مىکنند که دختران نباید تحصیل کنند. این، اشتباه و خطاست. دختران باید در رشته هایى که براى آنها مفید است و به آن علاقه و شوق دارند، تحصیل کنند. جامعه، به تحصیلات دختران هم نیازمند است؛ همچنان که به تحصیلات پسران نیازمند است. البته محیط تحصیل باید سالم باشد؛ هم براى پسر و هم براى دختر. دانشگاه باید براى فرزندان مردم امنیت داشته باشد؛ چه دختر و چه پسر. کوچه و خیابان باید از لحاظ ناموسى و اخلاقى امنیت داشته باشد؛ چه براى دختران و چه براى پسران؛ فرق نمىکند. در صورتى که این امنیت حاصل شود، آن وقت در محیط امن، در کوچه و بازار امن، در دانشگاه امن، در دبیرستان امن که امنیت اخلاقى و فکرى تأمین شده است- و مسئولان و پدران و مادران باید آن را تأمین کنند- دختر مسلمان، پسر مسلمان، مرد مسلمان، زن مسلمان مىتوانند فعّالیت خودشان را بکنند.براى اینکه آن اختلاطى که قبلًا گفتم، پیش نیاید و حدود اخلاقى حفظ شود، اسلام براى زن حجاب را معیّن کرده است. خودِ این حجاب، یکى از وسایل امنیت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنیت پیدا مىکند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا مىکنند. آن جایى که حجاب را از زنان دور مىکنند، آن جایى که زن را به عریانى و برهنگى نزدیک مىکنند، در درجه ى اوّل، امنیت از خود زن و در درجهى بعد، از مردان و جوانان گرفته خواهد شد. براى اینکه محیط سالم و داراى امنیت باشد؛ زن بتواند کار خود را در جامعه انجام دهد، مرد هم بتواند مسئولیت هاى خود را انجام دهد، اسلام حجاب را معیّن کرده است که این حجاب، یکى از آن احکام برجسته ى اسلام است و یکى از فوایدش همین است که گفتم. (بیانات در اجتماع زنان خوزستان ۲۰/ ۱۲/ ۱۳۷۵)
جوان دانشجوى ما انصافاً امروز بى نظیر است؛ اساتید ما هم همینجور. این همه استاد مؤمن، متدین، فعال، علاقه مند به سرنوشت دینى و اسلامىِ کشور و ملت، در کشور ما نه فقط هیچوقت وجود خارجى نداشته است، بلکه در مخیله ى کسى هم نگنجیده است؛ کمااینکه امروز هم در دنیا چنین چیزى وجود ندارد. محیط دانشگاه هاى ما یک چنین محیطى است؛ محیط دین است، محیط اسلام است. البته نه اینکه ما به این اندازه قانع باشیم؛ نه، بحث قانع بودن نیست؛ اما انسان نمىتواند عمیقاً راضى و خشنود نباشد. (بیانات دردیداراعضاى دفاترنمایندگى رهبرى دردانشگاهها ۲۰/۴/۱۳۸۹) محیط دانشگاهها بسیار مهم است. در محیط دانشگاهها، خانمهاى دانشجو و استاد باید بکوشند روحیه و فرهنگ اسلامى را ترویج کنند. اجازه ندهید به کسانى اگر خداى نکرده در دانشگاههاى کشور هستند که نسبت به حجاب اسلامى یا زنان و دانشجویان دختر مسلمان بى احترامى کنند. اجازه ندهید که اینها بتوانند افکار فاسد را منتشر کنند. محیط دانشگاه باید محیط اسلامى باشد؛ محیطى براى رشد انسان طراز اسلام؛ انسانى که الگویش فاطمه ى زهرا سلام الله علیهاست. و این، براى آینده ى کشور فوق العاده مهم است (بیانات در دیدار گروهى از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا (س) و «روز زن» ۲۵/ ۰۹/ ۱۳۷۱)
آن استادى که اگر دانشجو در آغاز صحبت، حرف خود را با «بسم الله الرّحمن الرّحیم» شروع کند، به او تشر مى زند؛ آن استادى که اگر دختر دانشجو با حجاب اسلامى و به صورت محجب در مراحل آموزش حضور پیدا کند، به او اهانت مى کند؛ این استاد مجاز نیست که در دانشگاه حضور داشته باشد. علمى که آن استاد به این دانشگاه خواهد داد، علمى نیست که در خدمت کشور و در جهت ارزشهاى مطلوب براى این ملت فداکار به کار بیاید. (سخنرانى در دیدار با فرزندان ممتاز شاهد و مدیران و معلمان نمونهى مدارس شاهد به همراه مسئولان بنیاد شهید انقلاب اسلامى، گروهى از خانواده هاى معظم شهدا و جانبازان استانهاى تهران و مازندران، مردم و مسئولان شهرهاى نور و محمودآباد، و اساتید و دانشجویان دانشگاه تربیت مدرّس ۱۳/ ۰۶/ ۱۳۷۰)
قسمت پنجم | زنان متدین،پیشروان انقلاب:
امام (رضوان الله علیه) در یک بیانی خطاب به زنها میفرمودند: اینکه شما قبول کردید روز ولادت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) روز زن باشد، این برای شما مسئولیت و تکلیف به وجود میآورد. روز شما، روز زن، روز مادر، روز فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است؛ معنای این چیست؟ این یک حرکت نمادین است؛ این کار، سمبلیک است. معنایش این است که زن باید در این صراط حرکت کند؛ عظمت و جلالت و علوّ مقام و مقدار برای زنان در این راه است؛ راهی که در آن تقوا هست، عفاف هست، دانش هست، نطق هست، ایستادگی در میدانهای گوناگونِ محتاج ایستادگی هست، تربیت فرزند هست، زندگی خانوادگی هست؛ همهی زینتها و فضیلتهای معنوی در آن هست؛ زنان باید در این جهت حرکت کنند. (۱۳۹۱/۰۲/۲۳ بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور)
خوشبختانه زنان جامعهی ما حقاً و انصافاً نه فقط در انقلاب ما، بلکه از گذشته هم همین جور بوده است؛ زنان متدین ما در میدانهای گوناگون و در همهی قضایا جزو پیشروان بودند. (۱۳۹۱/۰۲/۲۳ بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور)
قبل از شروع مبارزات تند مشروطیت، زنها در میدان بودند. در یک برههای، مبارزات مشروطیت آرام بود؛ بعد شدت پیدا کرد، که همه وارد شدند. آن وقتی که هنوز همه وارد نشده بودند و در واقع فقط یک عدهای از علما و خواص دنبال این قضایا بودند، زنها بلند شدند، یک اجتماعی تشکیل دادند، آمدند اینجا سر راه حاکم و زمامدار وقت را گرفتند، او از دست اینها فرار کرد، رفت در کاخش مخفی شد! رفتند آن طرف، فراشباشیهای دستگاه حکومت، اینها را کتک زدند. آن زمان با چادر و چاقچور وارد میدان شده بودند. اکثر قریب به همهی شماها چاقچور را ندیدهاید. چادر و چاقچور و روبند، نوع بستهی حجاب اسلامی – ایرانی بود. با آن حالت، اینها وارد این میدان شدند. حالا یک عدهای خیال میکنند زن تا وقتی که بیحجاب نباشد، بیاخلاق نباشد، نمیتواند در میدانهای گوناگونِ اجتماعی و سیاسی وارد شود. در همین انقلاب خود ما، در بعضی از نقاط کشور، زنها زودتر از مردها اجتماع راه انداختند، در خیابانها حرکت راه انداختند و مقابله کردند؛ که ما اطلاع قطعی داریم. در دوران انقلاب همین جور، در مبارزات گوناگون بعد از پیروزی انقلاب همین جور، در جنگ تحمیلی همین جور. (۱۳۹۱/۰۲/۲۳ بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور)
آن روز که زنان ایران وارد فعالیت اجتماعى شدند و کشور را با دو دست تواناى خود بلند کردند و مردان این کشور را به دنبال خودشان به میدانهاى مبارزه کشاندند، با همان چادر به میدانها آمدند. چادر چه تأثیر منفى اى دارد؟! لباس چه تأثیرى دارد در اینکه مانع شود از فعالیت یک زن یا یک مرد؟! (بیانات در دیدار وزیر، معاونین و رؤساى مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور ۲۱/ ۰۵/ ۱۳۷۱)
امروز عدد مطلق و نسبى محققین زن، اساتید زن، دانشمندان زن در رشتههاى مختلف، متفکرین و نویسندگان زن که در رشتههاى گوناگون فکر مىکنند، صاحبنظرند و قلم مىزنند، ادباى زن، شعراى زن، هنرمندان زن- قصهنویسها، شاعرها، نقاشها- بمراتب بیشتر از دورهى طاغوت است؛ یعنى آن دورهاى که به نام طرفدارى از زن، حجاب و عفاف و وجود فاصلهى بین زن و مرد را بکلى از بین برده بودند و روز به روز هم این بىبندوبارى را ترویج مىکردند؛ حتّى در مواردى از کشورهاى اروپائى هم بدتر و تندتر عمل مىکردند. امروز ما در نظام جمهورى اسلامى و زیر پوشش حجاب، زیر چادر، زیر مقنعه، این تعداد عظیم نخبهى فکرى، علمى، عملى، فعال سیاسى،صاحبنظران فرهنگى و هنرى داریم. (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار گروه کثیرى از زنان نخبه در آستانهى سالروز میلاد حضرت زهراى اطهر (سلاماللهعلیها) ۱۳/ ۰۴/ ۱۳۸۶)
از نظر غرب، علت اینکه شما نباید توى چادر باشید، نباید حجاب داشته باشید، این نیست که آزاد باشید. شما دارید مىگوئید من با حجاب هم آزادى دارم. او چیز دیگرى مورد نظرش است؛ زن را براى نوازش چشم مرد، براى بهرهورى نامشروع مرد، مىخواهند به شکل خاصى در جامعه ظاهر بشود. این، بزرگترین اهانت به زن است؛ حالا و لو با چندین لفّاف تعارفآمیز این را بپوشانند و اسمهاى دیگرى رویش بگذارند.(بیانات در دیدار جمعى از بانوان قرآنپژوه کشور ۲۸/ ۰۷/ ۱۳۸۸)
مردم ما چادر را انتخاب کردهاند. البته ما هیچوقت نگفتیم که «حتماً چادر باشد، و غیر چادر نباشد.» گفتیم که «چادر بهتر از حجابهاى دیگر است.» ولى زنان ما مىخواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست. چادر، پیش از آنکه یک حجاب اسلامى باشد، یک حجاب ایرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست. (بیانات در دیدار گروهى از خواهران پرستار، به مناسبت ولادت حضرت زینب (س) ۲۰/ ۰۷/ ۱۳۷۳)
قسمت ششم | التذاذ از زن،گفتمان غرب:
گفتمان غرب در مورد زن، یک گفتمان کاملاً حسابشدهی سیاسی است؛ یعنی آن روزی که این فکر و این گفتمان دربارهی زن، در غرب آغاز به کار کرد و شروع کرد، یک محاسبهی دقیقی پشت این وجود داشت.
این البتّه به عنوان خبر نیست که من از روی اطّلاع و با استناد به اخبار بگویم، امّا مؤیّدات واقعیای دارد که این تحلیل را تقویت میکند؛ یعنی از آغاز رنسانس در غرب و به دنبال آن حضور صنعت و پیدایش صنعت جدید در غرب، بتدریج این گفتمان غربی رشد پیدا کرد؛ و اوجش در روزگار ما است که البتّه این اوج همراه خواهد بود با انحطاط و نزول و انشاءاللّه سرافکندگی و فروپاشی این گفتمان.
گفتمان غربی در مورد زن اجزاء گوناگونی دارد، لکن دو جزء در آن برجسته است: یکی مردواره کردن زن، یعنی زن را متشبّه به مرد قرار دادن، این یک بخش مهمّ از این گفتمان است؛ یک بخش دیگر هم زن را وسیلهی راحتی برای التذاذ جنسی مرد قرار دادن، حالا التذاذ چشمی یا مراحل بدتر و بعدتر از التذاذ چشمی، این هم یک بخش دیگر از گفتمان غربی است در مورد زن.
این مسئلهی فمینیسم و این چیزهایی که امروز در دنیا رایج شده، همه در واقع فراوردههای آن گفتمان غربی است که در نهایت کار به اینجاها میرسد
البتّه در آن بخش دوّم که زن را وسیلهای برای التذاذ جنسی مرد قرار میدهد – نه التذاذ معنوی و روحی، نه التذاذ علمی؛ ممکن است دو نفر بنشینند، یکی لذّت ببرد از خوشصحبتی یکی، از معلومات کسی؛ نخیر، این مطرح نیست – برای اینکه مرد به راحتی بتواند التذاذ ببرد از مسائل جنسی زن، این مثل یک سِیلی وارد کشورهای بیدفاع و بیحفاظ اسلامی شد از طرف غرب؛ کشور ما هم همینجور. خوشبختانه انقلاب آمد، جلوی این تا یک حدود زیادی گرفته شد و بایست جلوی این سد بشود؛ این خطر بزرگی است؛ بلای عظیمی است.
مسئلهی حجاب یکی از مقدّمات این کار است، مسئلهی پوشش و لباس همینجور، مسئلهی معاشرت زن و مرد و حدود معاشرت یکی از مقدّمات این است که این بلای بزرگ که هم بلای برای زن است و هم بلای برای مرد است – و البتّه شامل تحقیر زن هم هست، بدون اینکه ملتفت بشوند – سد بشود.
امروز در دنیا عمداً به این مسئله دامن زده میشود. البتّه من اطّلاع دارم و خواندهام در نوشتجاتی، در مطبوعاتی، در کتابهایی که اندیشمندان غربی بتدریج دارند احساس ترس و احساس دهشت میکنند از این وضعیّت؛ که حق با آنها است، منتها دیر فهمیدند؛ دامن زدن به مسئلهی شهوت – که متمرکز بود روی مسئلهی زنها؛ و امروز میبینید که در دنیا بدتر از اینها دارد میشود، این مسئلهی همجنسبازی و همجنسگرایی و این ازدواجها و خانوادههای دو جنس مشابه و مانند اینها – اینها چیزهایی است که به زبان آسان میآید؛ اینها چالههای عظیم و عمیق و خطرناکی است پیش پای آن تمدّن و کسانی که آن تمدّن را دارند اداره میکنند و پیش میبرند؛ لغزشگاه عجیبی است، پدر اینها را درخواهد آورد؛ حالا این نیمهی راه است، نیمهی سراشیبی است. البتّه به نظر من قادر هم نیستند جلوی آن را بگیرند. یعنی مشکل آنها از این حرفها گذشته است.
من چند سال پیش – هفت، هشت، ده سال قبل از این تقریباً – در مطبوعات کشورهای خارجی دیدم و خواندم و شنیدم که آمریکاییها دارند دنبال میکنند که از کتابهای فلان نویسندهی مثلاً رماننویسِ خانوادهنویس – که رمانهایش اطراف خانواده است – فیلم درست کنند برای اینکه بکشانند جهت فیلمسازی و فیلمبرداری و سینما و مانند اینها را به این جهت؛ خب، یک کارهایی هم کردهاند، دارند هم میکنند؛ امّا اینها مثل یک جریانهای باریکی است در مقابل یک سیل عظیمی که خودشان به دست خودشان راه انداختند؛ و دچارشان کرده است و بعد از این بیشتر دچارشان خواهد کرد. ما البتّه نسبت به این قضیّه فعلاً یک “مصونیّهٌما”ای(۱) داریم – به خاطر همین حجاب و همین چیزهایی که وجود دارد – منتها این را نبایستی دستِکم گرفت، بایستی این را بهجّد اهمّیّت داد. در همین مباحثی که خانمها اشاره کردید که دارید کار میکنید، این مسئلهی جاذبهی جنسی و خطر جاذبهی جنسی برای زن و برای مرد و برای جامعه و برای خانواده، این را به نظر من خیلی بایستی جدّی گرفت. (بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهی حوزوی و دانشگاه ۱۳۹۲/۰۲/۲۱)
قسمت هفتم | هجوم به گفتمان غرب،بهترین دفاع:
در مورد مسئلهی اول، که جایگاه زن در زندگی و در جامعه است – با هر تعبیری که میخواهید مطرح کنید، میشود از آن اسم برد – اشکال اینجاست که یک نامعادلهای را بتدریج به وجود آوردهاند؛ یک طرف ذینفع، یک طرف مورد انتفاع؛ بشریت را اینجوری تقسیم کردهاند. طرفِ ذینفع مرد است، طرفِ مورد انتفاع عبارت است از زن.
این به طور آرام، با تدریج، با شیوههای گوناگون، با تبلیغات مختلف، در طول دهها سال – که شاید به صد سال، صد و پنجاه سال برسد، که من دقیق نمیتوانم بگویم و این مسئله قابل تحقیق است – در جوامع غربی در درجهی اول، و بعد در جوامع دیگر جا افتاده. شأن اجتماعی زن را اینجوری معرفی کردند، اینجوری تعریف کردند: زن به عنوان یک موجودی که مورد انتفاع مرد باید قرار بگیرد. لذا در فرهنگ غربی اگر زن بخواهد در جامعه نمود پیدا کند، شخصیت پیدا کند، حتماً باید از جذابیتهای جنسیِ خودش چیزی را ارائه بدهد. حتّی در مجالس رسمی، نوع پوشش زن باید جوری باشد که برای طرف ذینفع و منتفع – یعنی طرف مرد – چشمنواز باشد. به نظر من بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت، بزرگترین حقکشی که در زمینهی مسئلهی زن انجام گرفته، همین است.
در محیط اجتماعی، فرهنگی شکل بگیرد که زن به عنوان یک طرفِ مورد انتفاع، برای استفادهی یک طرفِ ذینفع مطرح شود؛ این متأسفانه امروز در فرهنگ غربی وجود دارد. دیگران هم از آنها تقلید کردند، در راهش کوشش کردند، تلاش کردند و این در دنیا جا افتاده. اگر کسی خلاف این را بگوید، علیه او جنجال میکنند. فرض کنیم اگر در یک جامعهای مسئلهی آرایش زنان و تبرّج زنان در محیطهای عمومی محکوم شود، جنجال بلند خواهد شد. اگر نقطهی مقابل آن انجام بگیرد – یعنی در یک جامعهای عریانی زنان مطرح شود – هیچ سر و صدائی در دنیا بلند نمیشود. اما وقتی پوشش زن، عدم تبرّج زن، آرایش نکردن زن در جامعه مطرح شود، دستگاههای مسلط تبلیغاتی دنیا سر بلند میکنند، جنجال میکنند؛ این نشاندهندهی این است که یک فرهنگی، یک سیاستی، یک راهبردی وجود دارد که سالهای متمادی است دنبال میشود و پایهاش این است که این جایگاه، این شأن، این موقعیت غلط و اهانتآمیز را برای زن تثبیت کنند؛ و متأسفانه کردند.
لذا شما میبینید در غرب با حجاب تدریجاً به صورت علنی دارد مخالفت میشود. عنوانی که برای این مخالفت ذکر میکنند، این است که میگویند حجاب نماد یک حرکت مذهبی است؛ ما نمیخواهیم در جوامع ما – که جوامع لائیک هستند – نمادهای مذهبی مطرح شوند. به نظر من این دروغ است؛ بحث مذهب و غیر مذهب نیست؛ بحثِ این است که سیاست راهبردیِ اساسیِ بنیانی غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است و حجاب مخالف آن است. حتّی اگر چنانچه حجاب ناشی از یک انگیزه و ایمان دینی هم نباشد، با آن مخالفت میکنند؛ مشکل اساسی این است.
این مسئله آن وقت دنبالههای خودش را، تبعات بسیار جانکاه خودش را در جوامع بشری به وجود آورده: مسئلهی سست شدن بنیان خانواده – گزارشهای تکاندهندهای که یک نمونهاش را یکی از خانمهای محترم اینجا اشاره کردند – مسئلهی آمار گریهآور و تأسفبار تجارت زنان.
امروز در دنیا طبق گزارشی که داده شده است – که این گزارش به نظرم گزارش سازمان ملل است؛ گزارش یک مرکز رسمی است – سریعالرشدترین تجارتهای دنیا، تجارت زنان و قاچاق زنان است. بدترین کشورها هم در این زمینه، چند تا کشورند؛ از جمله رژیم صهیونیستی است. زنان و دختران را با عنوان پیدا کردن کار و عنوان ازدواج و این حرفها، از کشورهای فقیر، از آمریکای لاتین، از برخی کشورهای آسیا، از برخی کشورهای فقیر اروپا جمع میکنند و میبرند آنها را در شرائط بسیار سختی تحویل مراکزی میدهند که انسان از تصور آنها و نام آنها تنش میلرزد. همهی اینها مبتنی است بر این نگاه غلط، این نامعادلهی ظالمانه در مورد جایگاه زن در جامعه.
پدیدهی کودکان نامشروع – که بالاترین آمار کودکان نامشروع هم در آمریکاست – پدیدهی زندگیهای مشترکی که بدون ازدواج انجام میگیرد؛ یعنی در حقیقت نابود کردن کانون خانواده و محیط گرم و صمیمی خانواده و برکات خانواده، محروم کردن بشر از این برکات، اینها همه ناشی از مشکل اول است؛ باید برای این، یک فکری کرد. باید جایگاه زن را تعریف کرد و در مقابل منطق هوچیگرانهی غربی بجد ایستاد.
من یک وقتی گفتم؛ از من سؤال کردند که شما در مقابل آنچه که غربیها دربارهی مسئلهی زن در کشور میگویند، چه دفاعی دارید؟ من گفتم: ما دفاع نداریم، ما هجوم داریم! ما در مسئلهی زن، از غرب طلبگاریم؛ ما مدعی غربیم؛ آنها هستند که دارند به زن ظلم میکنند، زن را تحقیر میکنند، جایگاه زن را پائین میآورند؛ به اسم آزادی، به اسم اشتغال، به اسم مسئولیت دادن، آنها را مورد فشارهای روحی، روانی، عاطفی و اهانت شخصیتی و شأنی قرار میدهند؛ آنها باید جواب بدهند. جمهوری اسلامی در این زمینه یک مسئولیتی دارد. جمهوری اسلامی در مسئلهی زن باید به طور صریح و بدون هیچ مجامله، حرف خودش را – که عمدتاً اعتراض به نگاه غربی و این نامعادلهی ظالمانهی غربی است – بگوید. با این نگاه، آن وقت مسئلهی حجاب، مسئلهی نوع ارتباط زن و مرد، همه معنا پیدا میکند. این یک مسئله است.
(۱۳۹۰/۰۳/۰۱ بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه)
قسمت هشتم | تحقیر زن،گفتمان غرب:
انقلاب ما انقلاب زینبی است. (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
از اول انقلاب، زنان یکی از برجستهترین نقشها را در این انقلاب ایفاء کردند. هم در خود حادثهی بزرگ انقلاب، هم در حادثهی بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگینتر و دردناکتر و تحملطلبتر نبود، یقیناً کمتر نبود. مادری که جوان خودش را، عزیز خودش را، دستهی گل خودش را هجده سال، بیست سال – کمتر، بیشتر – پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ میفرستد، که معلوم نیست حتّی جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟ که خوب، این جوان، با شور و هیجان جوانی، همراه با ایمان و روحیهی انقلابیگری، حرکت میکند و میرود. کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست. بعد هم که جسد او را برمیگردانند، افتخار میکند که بچهی من شهید شده. اینها چیز کمی است؟ این، حرکت زنانه، حرکت زینبگون در انقلاب ما بود.
(بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جای خود به کار ببرد،آن تیزی و بُرندگی ایمان را هم در جای خود به کار ببرد. این ترکیب ظریف فقط مال زنهاست؛ این آمیزهی ظریف لطافت و بُرندگی، مخصوص زنهاست؛ این امتیازی است که خدای متعال به زن داده است؛ (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
لذا در قرآن به عنوان نمونهی ایمان – نه نمونهی ایمان زنان، نمونهی ایمان همهی بشر؛ زن و مرد – دو زن را مثال میزند: «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»(۱) و «مریم ابنت عمران»؛(۲) یکی زن فرعون است، دومی هم حضرت مریم است. اینها اشارهها و نشانههائی است که منطق اسلام را نشان میدهد. (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
دنیای فاسد غرب خواستند بروز زن را، شخصیت زن را در روشهای غلط و انحرافی که همراه با تحقیر جنس زن است، به زور به ذهن دنیا فرو کنند: زن برای اینکه شخصیت خودش را نشان بدهد، بایستی برای مردان چشمنواز باشد. این شد شخصیت برای یک زن؟! بایستی حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوهگری کند تا مردها خوششان بیاید. (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
این تعظیم زن است یا تحقیر زن؟ این غرب مستِ دیوانهی از همه جا بیخبر، تحت تأثیر دستهای صهیونیستی، این را به عنوان تجلیل از زن عَلم کرد؛ یک عده هم باور کردند. عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هوس هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخاری برای یک زن نیست؛ این تجلیل زن نیست؛ این تحقیر زن است. (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
ببینید این چه چهارچوبهای غلط و مفتضحی است. چهارچوب آنها این است. اگر کسی در آنجا با حجاب ظاهر بشود – در دانشگاه یا در محیط کار – مجرم است! این چهارچوب است دیگر، منتها چهارچوبهای غلط و معوج، برخلاف فطرت انسان، برخلاف فهم درست انسان. (۱۳۹۰/۱۲/۱۸ بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری)
چهارچوبهای ما چهارچوبهای الهی است: ما با فساد مخالفیم، با فحشا مخالفیم، با انواع و اقسام انحرافات بشری مخالفیم، برابر آنچه که شریعت و دین به ما میآموزد. ما معتقدیم بایستی در مقابل این انحرافها ایستاد، راههای زندگی را باید از اسلام و قرآن و الهام الهی و وحی الهی گرفت. این چهارچوب ماست. این شد مردمسالاری دینی. این الگوی ماست.
(۱۳۹۰/۱۲/۱۸ بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری)
قسمت نهم | حجاب،ارزش حقیقی زن:
دنیای فاسد غرب، خواستند بروز زن را، شخصیت زن را در روشهای غلط، انحرافی ای که همرا ه با تحقیر جنس زن است به دنیا بباورانند. به زور به ذهن دنیا فرو کنند زن برای این که شخصیت خودش را نشان دهد بایستی برای مردان چشم نواز باشد؛ این شد شخصیت برای زن؟! بایستی حجاب و عفاف را بگذارد کنار، جلوه گری کند تا مردها خوششان بیاید؛ این تعظیم زن است یا تحقیر زن؟! این را به عنوان تجلیل از زن علم کرد این غرب مست دیوانه از همه جا بی خبر تحت تأثیر دستهای صهیونیستی، یک عده هم باور کردند.
عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هوس هوس رانان را به خودش جلب کند. این افتخاری برای زن نیست، این تجلیل زن نیست؛ این تحقیر زن است.
چارچوبهای علط و مفتضحی است، چارچوب آنها این است. اگر کسی با حجاب در آنجا ظاهر شود، در دانشگاه یا در محیط کار، این مجرم است. این چارچوب است دیگر منتهی چارچوبهای غلط و معوج بر خلاف فطرت انسان و بر خلاف فهم درست انسان. ما چارچوبهایمان چارجوبهای الهی است. ما با فساد مخالفیم. با فحشا مخالفیم. با انواع و اقسام انحرافات بشری مخالفیم. برابر آنچه شرع، شریعت و دین به ما می آموزد. آنها را ما معتقدییم بایستی در مقابل این انحرافات ایستاد. راههای زندگی را باید از اسلام گرفت، باید از قرآن گرفت، باید از الهام الهی گرفت، از وحی الهی بایستی گرفت. این چارچوب ما است. این شد مردم سالاری دینی. الگوی ما است.